سیف فرغانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 261

1. حدیث عشق در گفتن نیاید

2. چنین در هیچ در سفتن نیاید

3. ززید و عمر و مشنو کین حکایت

4. چو واو عمر و در گفتن نیاید

5. جمال عشق خواهی جان فدا کن

6. که هرگز کار جان از تن نیاید

7. شعاع روی او را پرده برگیر

8. که آن خورشید در روزن نیاید

9. از آن مردان شیرافگن طلب عشق

10. کزین مردان همچون زن نیاید

11. ز زر انگشتری سازند و خلخال

12. ولی آیینه جز ز آهن نیاید

13. غم عشق از ازل آرند مردان

14. وگر چه آن بآوردن نیاید

15. سری بی دولتست آنرا که با عشق

16. از آنجا که دست در گردن نیاید

17. غمش با هر دلی پیوند نکند

18. شتر در چشمه سوزن نیاید

19. چو زنده سیف فرغانی بعشقست

20. چراغ جانش را مردن نیاید

21. بدان خورشید نتوانم رسیدن

22. اگر چون سایه یی با من نیاید


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به نوبت‌اند ملوک اندرین سپنج سرای
* کنون که نوبت تست ای ملک به عدل گرای
شعر کامل
سعدی
* سعدی از جور فراقت همه روز این می‌گفت
* عهد بشکستی و من بر سر پیمان بودم
شعر کامل
سعدی
* بوی پیراهن غباری از دل ما بر نداشت
* جذبه ای خواهم که یوسف را به کنعان آورد
شعر کامل
صائب تبریزی