سیف فرغانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 319

1. زهی از زلف تو جان حلقه در گوش

2. سماع قول تو ناید ز هر گوش

3. زدیدار تو ما را پر گهر چشم

4. زگفتار تو مارا پر شکر گوش

5. گهر در آستین باید نه در چشم

6. شکر اندر دهان باید نه در گوش

7. پی دیدار و گفتار تو دایم

8. ز رویم چشم می باید ز سر گوش

9. تو شیر اندام آهو چشم دادی

10. من بیدار دل را خواب خرگوش

11. سخن گویی و رو در پرده داری

12. همه بی بهره اند از تو مگر گوش

13. ز رویت دیده هر شوخ چشمی

14. چنان محروم بادا کز نظر گوش

15. زاشعار سبک رو خامه من

16. گران شد عالمی را از گهر گوش

17. زمن این شعر دارد چشم بد دور

18. مگس را ندهمی از روی خرگوش

19. بشعر خشک وصلش داشتم چشم

20. نکرد آن نکته را آن خوش پسر گوش

21. مرا اندر نظر ناورد وآنگاه

22. نکرد از طبع خشک این شعر ترگوش

23. چو زین معنیش پرسیدم بمن گفت

24. نشاید خاک در چشم آب در گوش

25. وگرچه نزد من نظم تو درست

26. کجا بی زر توانش بست بر گوش

27. بوصفت سیف فرغانی بیاراست

28. جهانی را بمروارید و زر گوش


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* با کهنسالان مکن ای نوجوان کاوش که هست
* آتشی پوشیده در مغز چنار سالدار
شعر کامل
صائب تبریزی
* در قیامت می شود شیرین، زبان در کام ما
* تلخی بادام ما را شور محشر می برد
شعر کامل
صائب تبریزی
* حذر از پیروی نفس که در راه خدای
* مردم افکن‌تر ازین غول بیابانی نیست
شعر کامل
سعدی