سیف فرغانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 342

1. ز روی پرده برافگن که خلق را عیدست

2. هلال ابروی تو همچو غره شوال

3. محیط لطف چو دریا مدام در موج است

4. میان دایره روی تو ز نقطه خال

5. رخ تو بر طبق روی تو بدان ماند

6. که بر رخ گل سرخست روی لاله آل

7. ز نور چهره تو پرتوی مه و خورشید

8. ز قوس ابروی تو گوشه یی کمان هلال

9. بپیش تست مکدر چو سیل و تیره چو زنگ

10. بروشنی اگر آیینه باشد آب زلال

11. ز خرقها بدر آیند چون کند تأثیر

12. شراب عشق تو در صوفیان صاحب حال

13. بوصف آن دهن و لب کجا بود قدرت

14. مرا که لکنت عجزست در زبان مقال

15. گدای کوی توام کی بود چو من درویش

16. بنزد چون تو توانگر عزیز همچون مال

17. ز شاخ بید کجا باد زن کند سلطان

18. وگر چه مروحه گردان ترک اوست شمال

19. چو کوزه ز آب وصالت دهان من پر کن

20. بقطره یی دو که لب خشک مانده ام چو سفال

21. رخ تو دید و بنالید سیف فرغانی

22. چو گل شکفت مگو عندلیب را که منال

23. بیا که در شب هجران تو بسی دیدیم

24. «جزای آنکه نگفتیم شکر روز وصال »

25. هلال حسن بعهد رخ تو یافت کمال

26. که هم جمال جهانی و هم جهان جمال


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* سر شانه را شکستم به بهانهٔ تطاول
* که به حلقه حلقه زلفت نکند درازدستی
شعر کامل
فروغی بسطامی
* چنین که در دل من داغ زلف سرکش توست
* بنفشه زار شود تربتم چو درگذرم
شعر کامل
حافظ
* رخ برافروز که فارغ کنی از برگ گلم
* قد برافراز که از سرو کنی آزادم
شعر کامل
حافظ