سیف فرغانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 346

1. دل ز غمت زنده شد ای غم تو جان دل

2. نام تو آرام جان درد تو درمان دل

3. من بتواولی که تو آن منی آن من

4. دل بتو لایق که تو آن دلی آن دل

5. عشق ستمکار تو رفته بپیکار جان

6. شوق جگر خوار تو آمده مهمان دل

7. تر کنم از آب چشم روی چو نان خشک را

8. چون جگری بیش نیست سوخته بر خوان دل

9. بنده ز پیوند جان حبل تعلق برید

10. تا سر زلف تو شد سلسله جنبان دل

11. انده دنیانداد دامن جانم ز دست

12. تا غم تو برنکردسر ز گریبان دل

13. عشق تو چون چتر خویش بر سر جان باز کرد

14. سر بفلک برکشید سنجق سلطان دل

15. روی ز چشمم مپوش تا نتواند فگند

16. کفر سر زلف تو رخنه در ایمان دل

17. تا برهاند مرا ز انده من سالهاست

18. تا غم تو می کشد تنگی زندان دل

19. از صدف لفظ خویش معنی چون در دهد

20. گوهر شعرم که یافت پرورش از کان دل


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* اگر چون شانه از هر چاک، دل راهی کند پیدا
* همان زلف سبکدستش ز سر وا می کند ما را
شعر کامل
صائب تبریزی
* فریب مهربانی خوردم از گردون، ندانستم
* که در دل بشکند خاری که بیرون آرد از پایم
شعر کامل
صائب تبریزی
* از رنگ زرد ماست دل لاله زار خون
* گر سرخ نیست چون گل حمرا قبای ما
شعر کامل
صائب تبریزی