سیف فرغانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 377

1. اگر شبی ز وصال تو کام برگیرم

2. غذای جان ز لب تو مدام برگیرم

3. چه باشد از پس چندین هزار ناکامی

4. اگر من از لب شیرینت کام برگیرم

5. دلم بسوخت درین غم بگوی تا از تو

6. اگر مرا طمعی هست خام برگیرم

7. تو صید من نشوی ور کنم ز جان دانه

8. بر آن نهادم دل را که دام برگیرم

9. مرا ز لعل لبت بوسه یی تمنا هست

10. وگر چنانک نبخشی بوام برگیرم

11. مقیم کوی توام، دل نمی کند رغبت

12. که خاطر از تو و رخت از مقام برگیرم

13. فغان مرغ سحر دوش خود مرا نگذاشت

14. که حظ خویشتن از تو تمام برگیرم

15. شمایل تو یکی از یکی بدیع ترست

16. بگوی تا دل خویش از کدام برگیرم

17. سخن ز شرم تو پوشیده تا بکی گویم

18. حجاب شبهه ز روی کلام برگیرم

19. مرا چو لعل تو هر جزو گوهری گردد

20. چو شمع اگر ز نگین تو نام برگیرم

21. مرا بکام رسان از لبان خود گرچه

22. من این طمع نکنم کز تو کام برگیرم

23. مرا اگر تو مشرف کنی بدشنامی

24. منش بجای هزاران سلام برگیرم

25. کمینه بنده تو گفت سیف فرغانی

26. که بار خدمت تو چون غلام برگیرم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* صحرای عدم لاله ستان شد چو شهیدان
* با داغ تو رفتند به خون غرقه کفن ها
شعر کامل
جامی
* شمع عالم بود لطف چاره گر
* شمع را پروانه کردی عاقبت
شعر کامل
مولوی
* جمال کعبه چنان می‌دواندم به نشاط
* که خارهای مغیلان حریر می‌آید
شعر کامل
سعدی