سیف فرغانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 456

1. مرا کرد بیچاره در کار او

2. حدیثی ز لعل شکربار او

3. بکونین می ننگرم زآنکه کرد

4. مرا عشق او فارغ از کار او

5. بسوزد نقاب شب وروی روز

6. بیک پرتو از شمع رخسار او

7. بجان تا شکر می فروشد لبش

8. پر از نقد جانست بازار او

9. گل ار از لب او برد چاشنی

10. رطب بردهدبعد از آن خار او

11. نه در عشق خسرو بود مثل من

12. نه در حسن شیرین بود یار او

13. برو نرخ وصلش ز درویش پرس

14. که نبود توانگر خریداراو

15. چو ترسا چلیپا ز زلفش کند

16. میان بند روحست زنار او

17. درین محنت آبادبی عافیت

18. ز صحت بود رنج بیمار او

19. بدیوار او بر بسی سر زدیم

20. زما نقش نگرفت دیوار او

21. کمین چاکرش سیف فرغانیست

22. یکی عندلیبی ز گلزار او

23. از آن بی نشانی که مقصود تست

24. نشانی بیابی در اشعار او


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دل به آن غمزۀ خون ریز کشد جامی را
* صید را چون اجل آید سوی صیّاد رود
شعر کامل
جامی
* رز به اندک روزگاری بر سر آمد از چنار
* هر سبکدستی عنان تاک نتواند گرفت
شعر کامل
صائب تبریزی
* تا به افسوس به پایان نرود عمر عزیز
* همه شب ذکر تو می‌رفت و مکرر می‌شد
شعر کامل
سعدی