سیف فرغانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 474

1. ای رقعه حسن را رخت شاه

2. ماییم زحسن رویت آگاه

3. روی تو مه تمام بر سرو

4. رخساره گل شکفته بر ماه

5. در کوی تو کدیه کردن ای دوست

6. نزد همه همچو مال دلخواه

7. ما از همه کمتریم در ملک

8. ما از همه پس تریم در راه

9. کس نور صفا ندید در ما

10. کس آب بقا نیافت در چاه

11. نی مسند فقر را زمن صدر

12. نی رقعه عشق را زمن شاه

13. بر بسته گلو چو میخ خیمه

14. پوشیده نمد چو چوب خرگاه

15. از صورت من جداست معنی

16. آمیخته نیست دانه با کاه

17. زین خرقه بود فضیحت من

18. کز پوست بود هلاک روباه

19. بر کسوت حال من چنانست

20. این خرقه که بر پلاس دیباه

21. آلوده بصد دراز دستی

22. این دامن وآستین کوتاه

23. ای گشته زیاد دوست غافل

24. ذکرش ز زبان حال آگاه

25. چندان بشنو که حلقه گردد

26. در گوش دل توهای الله

27. تا دوست بدامت اوفتد سیف

28. ازخویش خلاص خویشتن خواه


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* پای سرو از قد رعنای تو در گل می‌رفت
* خاصه آنوقت که برطرف گلستان بودی
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* شقایق سنگ را بتخانه کرده
* صبا جعد چمن را شانه کرده
شعر کامل
نظامی
* پای ما لنگ است و منزل بس دراز
* دست ما کوتاه و خرما بر نخیل
شعر کامل
حافظ