سیف فرغانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 476

1. ای بزیر زلف تو سایه نشین خورشید و ماه

2. زلف و رویت در نقاب عنبرین خورشید و ماه

3. سایه زلف چو ابر از پیش رویت دور کن

4. تا ببیند آسمان اندر زمین خورشید و ماه

5. گر مه و خور بر نیاید پرده از رخ برفگن

6. آینه برگیر و اندر روی بین خورشید و ماه

7. روز و شب گو ماه و خور را بعد ازین جلوه مکن

8. کز مه و خور بی نیازم من بدین خورشید و ماه

9. گر همی خواهد امان این از زوال آن از خسوف

10. گو برو در سایه زلفش نشین خورشید و ماه

11. از کلهداران که دارد وز نکورویان کراست

12. در قبا سرو و صنوبر بر جبین خورشید و ماه

13. گفته بر قدت بسی مدح و ثنا شمشاد و سرو

14. گفته بر رویت هزاران آفرین خورشید و ماه

15. خود کجا دارد کمند عنبرین شمشاد و سرو

16. خود کجا دارد لبان شکرین خورشید و ماه

17. روی چون آتش نمودی تا چراغ خویشتن

18. می برافروزند از آن نور مبین خورشید و ماه

19. ذره اندر سایه تو همچو ماه و خور شود

20. ای ترا از چاکران کمترین خورشید و ماه

21. سیف فرغانی چنین سلطان عالم گیر را

22. آسمان انگشتری زیبد نگین خورشید و ماه


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ز راه خاکساری کسب عزت کرده ام صائب
* که چون خورشید هم بالای سر، هم زیر پا باشم
شعر کامل
صائب تبریزی
* گفتم که بوی زلفت گمراه عالمم کرد
* گفتا اگر بدانی هم اوت رهبر آید
شعر کامل
حافظ
* قد اگر این است و اندام این ور عنائی توراست
* راستی در قد سرو راستین اندام نیست
شعر کامل
محتشم کاشانی