سیف فرغانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 530

1. روی پنهان کن که آرام دل ازمن می بری

2. هوشم از سر می ربایی جانم ازتن می بری

3. این چه دلداری بود جانا که بامن ساعتی

4. می نیارامی وآرام دل ازمن می بری

5. گفته ای نزد توآیم بر من این منت منه

6. گر بیایی زآب چشمم در بدامن می بری

7. ور مرا بی التفاتی می کنی زآن باک نیست

8. کز دلم سودای خود (چون) زنگ ازآهن می بری

9. بارقیب ازمن شکایت کرده ای ای بی وفا

10. ماجرای دوست تا کی پیش دشمن می بری

11. درشب زلفت نهان کن آن رخ چون روز را

12. کآب روی مهر و مه زآن روی روشن می بری

13. زآن رخ همچون گل و زلف چو سنبل درچمن

14. آتش لاله نشاندی وآب سوسن می بری

15. درشب تیره بتابی بر دلم از راه چشم

16. همچو ماه از بام گردون ره بر وزن می بری

17. دوش درمستی ازآن لب بوسه یی بربوده اند

18. درعوض ده می دهم گربر من آن ظن می بری

19. سیف فرغانی چو سعدی نزد آن دلبر سخن

20. در بدریا می فرستی زر بمعدن می بری


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* قفس تنگ فلک جای پر افشانی نیست
* یوسف نیست درین مصر که زندانی نیست
شعر کامل
صائب تبریزی
* مرا به آتش سوزنده رحم می آید
* که زندگانی خود صرف ژاژخایی کرد
شعر کامل
صائب تبریزی
* اگرچه عارض جانان سرشک و روی من دارد
* یکی چون شاخ آذرگون یکی چون برگ نیلوفر
شعر کامل
امیر معزی