سیف فرغانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 83

1. مهی که از غم عشقش دلم پر ازخونست

2. شبی نگفت که بیمار عشق من چونست

3. زدست نشتر غمهای او که نوشش باد

4. دل شکسته من همچو رگ پر از خونست

5. اگر چه دل بغمش داده ام چو می نگرم

6. درین معامله بی جان غم تو مغبونست

7. نه دلستان چوتو باشد هرآنکه نیکوروست

8. نه مستی آرد چون می هرآنچه میگونست

9. کسی که هر دو جهان ملک اوست گر راضی است

10. دلش بدون تو ای دوست همتش دونست

11. بلطف از همه خوبان زیادی که ترا

12. جمال معنی از حسن صورت افزونست

13. بعهد حسن تو تنها نه من شدم مفتون

14. که برجمال تو امروز فتنه مفتونست

15. عجب مشاهده روی تو چگونه بود

16. که دیدن سگ کویت بفال میمونست

17. بنوبت تو که لیلی وقتی آن عاقل

18. که برجمال تو واله نگشت مجنونست

19. بهر که او غم من می خوردهمی گویم

20. اگر ترا دل صافی وطبع موزونست

21. رقیب تو وترا من بشعر رام کنم

22. که رام کردن دیو وپری بافسونست

23. چو برکنار فتاد ازتو سیف فرغانی

24. ازآب دیده (خود) در میان جیحونست

25. ازو بپرس که دست از دلم نمی دارد

26. زمن مپرس که در دست او دلت چونست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ضعیفان را مکن بر دل گزندی
* که در مانی به جور زورمندی
شعر کامل
سعدی
* تا دل نمی برم ز کسی، دل نمی دهم
* صیاد من نخست گرفتار من شود
شعر کامل
صائب تبریزی
* چنین است رسم سرای فریب
* گهی در فراز و گهی در نشیب
شعر کامل
فردوسی