شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1099

1. فاش شد نام ما که قلاشیم

2. عاشق و رند و مست و اوباشیم

3. والهٔ زلف یار دلبندیم

4. مبتلای بلای بالاشیم

5. یار سرمست چشم مخموریم

6. عاشق شاهدان جماشیم

7. نقش هستی خود فروشستیم

8. این زمان عین نقش نقاشیم

9. پشه ای را به جان نیازاریم

10. مورچه ای را دلش نبخراشیم

11. چون همه جز یکی نمی بینیم

12. لاجرم ما همه یکی باشیم

13. نقطه شد حرف و حرف شد سید

14. ما بدین حرف در جهان فاشیم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بساط عمر مرا گو فرونورد زمانه
* که من حکایت دیدار دوست درننوردم
شعر کامل
سعدی
* هزار بادیه سهلست با وجود تو رفتن
* و گر خلاف کنم سعدیا به سوی تو باشم
شعر کامل
سعدی
* دوستان عیب کنندم که چرا دل به تو دادم
* باید اول به تو گفتن که چنین خوب چرایی
شعر کامل
سعدی