شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1141

1. مستیم و خراب و می پرستیم

2. پنهان چه کنیم مست مستیم

3. گوئی مستی و رند و عاشق

4. آری مستیم و رند هستیم

5. برخواسته از سریر هستی

6. بر مسند نیستی نشستیم

7. مستیم و مدام همدم جام

8. صد شکر که توبه را شکستیم

9. تا جان باشد شراب نوشیم

10. کردیم این شرط و عهد بستیم

11. در بند خیال دی و فردا

12. بودیم امروز باز رستیم

13. شادی روان نعمت الله

14. می می نوشیم و می پرستیم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نثار روی تو هر برگ گل که در چمن است
* فدای قد تو هر سروبن که بر لب جوست
شعر کامل
حافظ
* عندلیبان را غذای روح باشد بوی گل
* مرغ دشت است آن که عاشق بر جو و بر ارزنی ست
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی
* باور مکن که من دست از دامنت بدارم
* شمشیر نگسلاند پیوند مهربانان
شعر کامل
سعدی