شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1173

1. نور او در چشم بینا دیده ایم

2. در همه آئینه او را دیده ایم

3. آب چشم ما به هر سو رو نهاد

4. چشمه ای را عین دریا دیده ایم

5. دیده ایم آئینهٔ گیتی نما

6. نور او در جمله اشیا دیده ایم

7. عشق را جائی معین هست نیست

8. جای آن بی جا به هر جا دیده ایم

9. بر در میخانه مست افتاده ایم

10. جنت الماوای خود را دیده ایم

11. نور رویش روشنی چشم ماست

12. روشنست این چشم ما ، ما دیده ایم

13. نعمت الله را به ما سید نمود

14. این نظر از حق تعالی دیده ایم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ز شیری که باشد شکارش پلنگ
* چه زاید جز از شیر شرزه به جنگ
شعر کامل
فردوسی
* چنین است رسم سرای سپنج
* گهی ناز و نوش و گهی درد و رنج
شعر کامل
فردوسی
* هر چند که زلف تو سپاهیست جهانگیر
* هر روز پریشان نتوان کرد سپه را
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی