شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1363

1. در دو عالم یکست مثلش کو

2. کی بود مثل چون نباشد دو

3. به وجود او یکی است تا دانی

4. این دوئی از چه خاست از من و تو

5. به ظهور آن یکی هزار نمود

6. می نماید هزار اما کو

7. گنج و گنجینه و طلسمی تو

8. هر چه خواهی ز خویشتن می جو

9. میل با عاقل دو رو چه کنی

10. باش با عاشقان او یک رو

11. غیر اونیست ور تو گوئی هست

12. نبود هیچ هستئی بی او

13. نعمت الله یکی است در عالم

14. ور تو گوئی که دو برد می گو


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* صبر هم سودی ندارد کآب چشم
* راز پنهان آشکارا می‌کند
شعر کامل
سعدی
* گفت حافظ من و تو محرم این راز نه‌ایم
* از می لعل حکایت کن و شیرین دهنان
شعر کامل
حافظ
* با دوست کنج فقر بهشتست و بوستان
* بی دوست خاک بر سر جاه و توانگری
شعر کامل
سعدی