شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1396

1. همچو ما کیست در جهان تشنه

2. بحر جودیم و همچنان تشنه

3. عین آب حیات چشمهٔ ماست

4. چشمه در چشم ما به جان تشنه

5. می رود آب چشم ما هر سو

6. ما به هر سو شده روان تشنه

7. خوش کناری پرآب و دیدهٔ ماست

8. ما فتاده در این میان تشنه

9. همه عالم گرفته آب زلال

10. حیف باشد که تشنگان تشنه

11. آب دریا و تشنه مستسقی

12. می خورد آب ناتوان تشنه

13. سخن سید است آب حیات

14. خضر وقت امان به آن تشنه


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دل آگاه در پیری زغفلت بیش می لرزد
* که وقت صبح اکثر شبروان را خواب می آید
شعر کامل
صائب تبریزی
* همه را دیده در اوصاف تو حیران ماندی
* تا دگر عیب نگویند من حیران را
شعر کامل
سعدی
* با دوست کنج فقر بهشتست و بوستان
* بی دوست خاک بر سر جاه و توانگری
شعر کامل
سعدی