شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1515

1. خواه در خواب و خواه بیداری

2. در نظر دارمش چه پنداری

3. تا خیالش به خواب می بینم

4. نکنم هیچ میل بیداری

5. نقش غیری خیال اگر بندم

6. شرمسارم از آن گنهکاری

7. سر من و آستان حضرت او

8. هر شبی با دلی و صد زاری

9. چون همه دوستدار یارانند

10. شاید از یار او نیازاری

11. بر سر چارسو بیا می نوش

12. با حریفان رند بازاری

13. زاهدی را چه می کنی آخر

14. خبر از عاشقان اگر داری

15. سخن عشق اگر کنی با عقل

16. تخم در شوره زار می کاری

17. بر سر کوی ما مجاور شو

18. گر طلبکار ذوق خماری

19. جز یکی در شمار آید نه

20. گر یکی از هزار بشماری

21. نعمت الله اگر به یاد آری

22. لذت عمر جاودان داری


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* قدم زنند بزرگان دین و دم نزنند
* که از میان تهی بانگ می‌کند خشخاش
شعر کامل
سعدی
* دنیا که جسر آخرتش خواند مصطفی
* جای نشست نیست بباید گذار کرد
شعر کامل
سعدی
* گر روی پاک و مجرد چو مسیحا به فلک
* از چراغ تو به خورشید رسد صد پرتو
شعر کامل
حافظ