شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1559

1. برو ای خواجهٔ عاقل از این دنیا چه می جوئی

2. چو بی دردی دوای دل ز بودردا چه می جوئی

3. دکان را کرده ویران و دادی مایه را بر باد

4. زیان کردی و سودی نه ازین سودا چه می جوئی

5. اگر تو آبرو جوئی در آ در بحر ما با ما

6. چو آبروی ما یابی دگر از ما چه می جوئی

7. چنان شهر خوشی داری چو در غربت گرفتاری

8. روان شو تا به شهر خود بگو اینجا چه می جوئی

9. در این خلوتسرای دل نگنجد غیر او دیگر

10. چو غیری نیست درخلوت تو غیری را چه می جوئی

11. به چشم مست ما بنگر که نور سید عینی

12. نظر کن دیدهٔ بینا ز نابینا چه می جوئی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به خدا اگر بمیرم که دل از تو برنگیرم
* برو ای طبیبم از سر که دوا نمی‌پذیرم
شعر کامل
سعدی
* آمد خجسته مهرگان، جشن بزرگ خسروان
* نارنج و نار و اقحوان، آورد از هر ناحیه
شعر کامل
منوچهری
* یکی از عقل می‌لافد یکی طامات می‌بافد
* بیا کاین داوری‌ها را به پیش داور اندازیم
شعر کامل
حافظ