شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 16

1. صد دوا بادا فدای درد بی‌ درمان ما

2. دُرد دردش نوش کن گر می‌ بری فرمان ما

3. ما حیات جاودانی یافتیم از عشق او

4. همدم زنده ‌دلان شو تا بدانی جان ما

5. خانه خالی کرده‌ایم و خوش نشسته بر درش

6. غیر او را نیست بارش در سرابستان ما

7. جان ما آئینه دار حضرت جانان بود

8. عشق او گنجی است در کنج دل ویران ما

9. غرق دریائیم و خوش خوش دست و پائی می‌ زنیم

10. ذوق اگر داری درآ در بحر بی پایان ما

11. خون دل در جام دیده پیش مردم می‌ نهیم

12. در خیال آنکه بنشیند دمی بر خوان ما

13. نعمت دنیی و عقبی آن تو ای نازنین

14. ما از آن نعمت‌الله ، نعمت‌الله آن ما


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بد و نیک هم بگذرد بی‌گمان
* رهایی نباشد ز چنگ زمان
شعر کامل
فردوسی
* بغرید برسان ابر بهار
* زمین کرد پر آتش از کارزار
شعر کامل
فردوسی
* کدامین آتشین رخسار بزم افروز عالم شد؟
* که خون زاهدان خشک، جوش ارغوان دارد
شعر کامل
صائب تبریزی