شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 224

1. خواجه گر چه بود عمری بت پرست

2. حق تجلی کرد و از باطل برست

3. نعمت الله شاهدی دارد که او

4. چون خلیل الله همه بتها شکست

5. لب نهاده بر لب جامم مدام

6. ذره و خورشید جان مات ویست

7. هرچه می بیند همه محبوب اوست

8. دوست می دارد از آن رو هر چه هست

9. مظهر و مُظهر به نزد ما یکی است

10. صورت و معنی نگر عالی و پست

11. تو بیا مطلق پرست ای یار ما

12. گر مقید می پرستد بت پرست

13. نکته ای بر گفتهٔ سید مگیر

14. زانکه عاقل نکته کی گیرد به مست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دست وفا در کمر عهد کن
* تا نشوی عهدشکن جهدکن
شعر کامل
نظامی
* مویت رها مکن که چنین بر هم اوفتد
* کآشوب حسن روی تو در عالم اوفتد
شعر کامل
سعدی
* گفتی اندر خواب گه گه روی خود بنمایمت
* این سخن بیگانه را گو، کآشنا را خواب نیست
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی