شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 232

1. سر درین راه عشق دردسر است

2. بگذر از سر که کار معتبر است

3. سر موئی حجاب اگر باقی است

4. بتراشش چه جای ریش و سرست

5. سر بنه زیر پا و دستش گیر

6. گر تو را میل تاج یا کمر است

7. نفسی صحبتش غنیمت دان

8. زانکه عمر عزیز در گذر است

9. زاهدان دیگرند و ما دیگر

10. حالت ما و ذوق ما دگر است

11. عاشقی کو ز ما خبر دارد

12. از خود و کاینات بی خبر است

13. نظری کن ببین به دیدهٔ ما

14. نعمت الله چو نور در نظر است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ابر و باران و من و یار ستاده به وداع
* من جدا گریه کنان، ابر جدا، یار جدا
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی
* دوای عشق گویند از سفر خیزد چه دانستم
* که در دل مهر آن مه خواهد افزون شد به هر منزل
شعر کامل
جامی
* عقده های مشکلم چون عود یکسر باز شد
* تا فتادم در حریم دلگشای سوختن
شعر کامل
صائب تبریزی