شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 270

1. عشق مستت و عقل مخمور است

2. عقل از ذوق عاشقان دور است

3. دیدهٔ مردم است از او روشن

4. نظری کن ببین که منظور است

5. نقد گنج وی است در دل ما

6. گنج ویران به کُنج ویران است

7. شد دو عالم به نور او روشن

8. روشن این چشم ما از آن نور است

9. ذره ذره چو نور می نگرم

10. آفتابی به ماه مستور است

11. زاهدار ذوق ما نمی یابد

12. هیچ عیبش مکن که معذور است

13. عشق بازی و رندی سید

14. در خرابات نیک مشهور است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چیده ایم از دو جهان دامن الفت چون سرو
* هر که از ما گذرد آب روان می دانیم
شعر کامل
صائب تبریزی
* فریاد مردمان همه از دست دشمنست
* فریاد سعدی از دل نامهربان دوست
شعر کامل
سعدی
* شانه شمشاد را دست نگارین می کند
* بس که در زلف گرهگیر تو دلها خون شده است
شعر کامل
صائب تبریزی