شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 32

1. شاه خودرائی است این سلطان ما

2. جان فدای او و او جانان ما

3. با دلیل عقل عاشق را چه کار

4. حال ذوق ما بُود برهان ما

5. بحر ما را انتهائی هست نیست

6. خوش درآ در بحر بی پایان ما

7. عشق اگر داری به میخانه خرام

8. ذوق ما می جو ز سرمستان ما

9. قرص ماه و کاسهٔ زرین مهر

10. روز و شب بنهاده اندر خوان ما

11. دل کبابست و جگر بریان ولی

12. نعمت الله آمده مهمان ما


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* کفر و دین روشن ضمیران را نمی سازد دو دل
* کی شود شبنم دورو، گر بر گل رعنا نشست؟
شعر کامل
صائب تبریزی
* با دوست کنج فقر بهشتست و بوستان
* بی دوست خاک بر سر جاه و توانگری
شعر کامل
سعدی
* عقل پرسید که دشوارتر از کشتن چیست
* عشق فرمود فراق از همه دشوارتر است
شعر کامل
فروغی بسطامی