شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 339

1. بنده ایم و عابد و معبود اوست

2. بلکه معدومیم ما موجود اوست

3. گر کسی راهست مقصودی دگر

4. عارفان را از همه مقصود اوست

5. جود او بخشید عالم را وجود

6. نیک دریابش که عین جود اوست

7. این و آن نقش خیالی بیش نیست

8. آنکه هست و باشد و هم بود اوست

9. سر نهاده پیش او بر خاک راه

10. ساجدیم و حضرت مسجود اوست

11. حکم میخانه به ما انعام کرد

12. آنکه ما را این عطا فرمود اوست

13. نعمت الله جان به جانان داد و رفت

14. نزد یاران عاقبت محمود اوست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* فرصت شمر طریقه رندی که این نشان
* چون راه گنج بر همه کس آشکاره نیست
شعر کامل
حافظ
* حسنت به اتفاق ملاحت جهان گرفت
* آری به اتفاق جهان می‌توان گرفت
شعر کامل
حافظ
* گویی که رشته های عقیقست و لاژورد
* از لاله و بنفشه همه روی مرغزار
شعر کامل
فرخی سیستانی