شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 351

1. بشنو ای دوست این سخن از دوست

2. به حقیقت حقیقت همه اوست

3. همه عالم وجود از او دارند

4. لاجرم هرچه باشد آن نیکوست

5. تار و پود وجود می نگرم

6. می نماید دو تو ولی یک توست

7. زلف او مشک ناب می ریزد

8. مجلس ما ز بوی خوش خوشبوست

9. ذره از آفتاب روشن شد

10. ذره ذره ببین که آن مه روست

11. نزد یارم کجا بود اغیار

12. نبود دوستدار او جز دوست

13. نعمت الله که سید الفقراست

14. میر میران به پیش او انجوست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* اشک خونین بنمودم به طبیبان گفتند
* درد عشق است و جگرسوز دوایی دارد
شعر کامل
حافظ
* ز راه نسبت هر روح با روح
* دری از آشنایی هست مفتوح
شعر کامل
وحشی بافقی
* خطی که بر سمن آن گلعذار بنویسد
* بنفشه نسخه آن بر بهار بنویسد
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی