شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 398

1. هیچکس بی نعمت الله هست نیست

2. قاتل شه خالی از شه هست نیست

3. بر در میخانه مست افتاده ایم

4. همچو ما در هیچ درگه هست نیست

5. ماه من روشن شده از آفتاب

6. بر سپهر جان چنین مه هست نیست

7. عاشق و مستیم و جام می به دست

8. عاقل مخمور آگه هست نیست

9. کل شیئی هالک الا وجهه

10. این چنین وجهی موجه هست نیست

11. بر در کریاس سلطان وجود

12. غیر سید را دگر ره هست نیست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بگذار تا بگرییم چون ابر در بهاران
* کز سنگ ناله خیزد روز وداع یاران
شعر کامل
سعدی
* تا که سرانگشت تاک کرد خزان فندقی
* کرد چمن پرنگار پنجهٔ دست چنار
شعر کامل
خاقانی
* سرو من برخاست، از قدش قیامت شد پدید
* غیر آن قامت که من دیدم قیامت را که دید؟
شعر کامل
هلالی جغتایی