شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 409

1. مطرب عشاق ساز ما نواخت

2. ساقی سرمست ما ما را نواخت

3. صاف درمان است دُرد درد دل

4. دُرد دردش جان بو دردا نواخت

5. از بلایش کار ما بالا گرفت

6. این بلا ما را از آن بالا نواخت

7. گنج اسما بر سر عالم فشاند

8. از کرم او جملهٔ اشیا نواخت

9. عالمی از ذوق ما آسوده اند

10. خاطر یاران ما را تا نواخت

11. کرده میخانه سبیل عاشقان

12. بینوایان را چنین خوش وانواخت

13. نعمت الله را به لطف خویشتن

14. حضرت یکتای بی همتا نواخت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* خبر دهید به صیاد ما که ما رفتیم
* به فکر صید دگر باشد و شکار دگر
شعر کامل
وحشی بافقی
* دل گم کرده در این شهر نه من می‌جویم
* هیچ کس نیست که مطلوب مرا جویان نیست
شعر کامل
سعدی
* گفتم ای دل به کمند سر زلفش نروی
* عاقبت رفت و گرفتار شد، افسوس افسوس!
شعر کامل
هلالی جغتایی