شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 584

1. دل باز عزم کعبهٔ مقصود می کند

2. جانم سجود حضرت معبود می کند

3. عود دلم در آتش عشقش روان بسوخت

4. عیبم مکن اگر نفسم دود می کند

5. خوش آتشی و عود خوشی سوختم سوختی

6. این لطف او نگر که چه با عود می کند

7. آن کس که می خرد غم عشقش به کاینات

8. نیکو تجارتی و خوشی سود می کند

9. رندی که می رود به خرابات عاشقان

10. با او برو که میل به بهبود می کند

11. او آفتاب عالم و ما سایه بان او

12. چندان غریب نیست اگر جود می کند

13. سید به جود بنده معدوم خویش را

14. می بخشدش وجودی و موجود می کند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* در این زمانه رفیقی که خالی از خلل است
* صراحی می ناب و سفینه غزل است
شعر کامل
حافظ
* در دیر مغان آمد یارم قدحی در دست
* مست از می و میخواران از نرگس مستش مست
شعر کامل
حافظ
* همه شهر بشورید چو آوازه درافتاد
* که دیوانه دگربار ز زنجیر رهیده‌ست
شعر کامل
مولوی