شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 845

1. نعمت الله است عالم سر به سر

2. نعمت الله در همه عالم نگر

3. آفتابی رو نموده مه لقا

4. گشته پیدا فتنهٔ دور قمر

5. چون یکی اندر یکی باشد یکی

6. آن یکی در هر یکی خوش می شمر

7. ذوق سرمستان اگر داری بیا

8. از سر دنیی و عقبی در گذر

9. جان کدام است تا بیان جان کنم

10. سر چه باشد در سخن گویم ز سر

11. هرچه او از جود او دارد وجود

12. معتبر باشد نباشد مختصر

13. گر خبر پرسی ز سرمستان ما

14. نعمت الله جو که او دارد خبر


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ای خضر حلالت نکنم چشمه حیوان
* دانی که سکندر به چه محنت طلبیده‌ست
شعر کامل
سعدی
* طمع به خاک فرو می برد حریصان را
* ز حرص بر سر قارون رسید آنچه رسید
شعر کامل
رهی معیری
* خال سرسبز تو خوش دانه عیشیست ولی
* بر کنار چمنش وه که چه دامی داری
شعر کامل
حافظ