شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 86

1. عاشقی دریادلی از ما طلب

2. آن چنان گوهر در این دریا طلب

3. نقد گنج کنت کنزا را بجو

4. از همه اسما مسمی را طلب

5. هر که یابی دامن او را بگیر

6. حضرت یکتای بی همتا طلب

7. در وجود خویشتن سیری بکن

8. آنچه گم کردی همه آن جا طلب

9. چشم ما از نور رویش روشنست

10. نور او در دیدهٔ بینا طلب

11. هیچ شیئی بی نعمت الله هست نیست

12. نعمت الله در همه اشیا طلب


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* رز به اندک روزگاری بر سر آمد از چنار
* هر سبکدستی عنان تاک نتواند گرفت
شعر کامل
صائب تبریزی
* من ار چه در نظر یار خاکسار شدم
* رقیب نیز چنین محترم نخواهد ماند
شعر کامل
حافظ
* چو حافظ در قناعت کوش و از دنیی دون بگذر
* که یک جو منت دونان دو صد من زر نمی‌ارزد
شعر کامل
حافظ