شاه نعمت‌الله ولی_دیوانمثنوی ها (فهرست)

شمارهٔ 65

1. در صدف گوهری نهان گشته

2. آن نهان بر همه عیان گشته

3. صدف و گوهریم و دریا هم

4. نظری کن به عین ما فافهم

5. صدف ما اگر چنان باشد

6. درج درّ یتیم آن باشد

7. صدف و گوهرش به هم می‌ بین

8. نظری کن به چشم ما بنشین

9. می و جامش به همدگر دریاب

10. خوش حبابی پر آب بر سر آب

11. هر صدف گوهری در او باشد

12. چون گهر باشدش نکو باشد

13. طلب گوهر ار کنی جانا

14. قدمی نه در آ در این دریا

15. گر تو دریا دل و گهر جویی

16. گوهر از خود بجو که تو اویی

17. موج و بحر و حباب و جویی تو

18. عین ما را بجو که اویی تو

19. گنج و گنجینه و طلسم نگر

20. صفت و ذات بین و اسم نگر


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* از تو ای دوست نگسلم پیوند
* ور به تیغم برند بند از بند
شعر کامل
هاتف اصفهانی
* سردار تاجداران هست آفتاب و دریا
* نیلوفرم که بی‌او نیل و فری ندارم
شعر کامل
خاقانی
* ما ازین هستی ده روزه به جان آمده ایم
* وای بر خضر که زندانی عمر ابدست
شعر کامل
صائب تبریزی