شاه نعمت‌الله ولی_دیوانمثنوی ها (فهرست)

شمارهٔ 71

1. چشم عالم روشن است از نور او

2. ناظر او نیست جز منظور او

3. می‌نماید نور او در آینه

4. نه به یک آئینه در هر آینه

5. دیدهٔ ما دیده نور او به او

6. لاجرم بیند همه عالم نکو

7. خوش خیالی نقش بسته در نظر

8. یک نظر در چشم مست ما نگر

9. رند سر مستیم و با ساقی حریف

10. خوش می صافی و خوش جامی لطیف

11. در خرابات فنا افتاده‌ایم

12. سر به پای خم می بنهاده‌ایم

13. لب نهاده بر لب ساغر مدام

14. همدم جامیم دایم والسلام


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مر غول را برافشان یعنی به رغم سنبل
* گرد چمن بخوری همچون صبا بگردان
شعر کامل
حافظ
* به کردار کشتیست کار سپاه
* همش باد و هم بادبان تخت شاه
شعر کامل
فردوسی
* درحفظ آبرو ز گهر باش سخت تر
* کاین آب رفته باز نیاید به جوی خویش
شعر کامل
صائب تبریزی