وحشی بافقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 107

1. تو منکری ولیک ، به من مهربانیت

2. می‌بارد از ادای نگاه نهانیت

3. می‌رم به ملتفت نشدنهای ساخته

4. وان طرز بازدیدن و تقریب دانیت

5. یک خم شدن ز گوشهٔ ابروی التفات

6. آید برون ز عهدهٔ سد سر گرانیت

7. نازم کرشمه را که سدم نکته حل نمود

8. بی‌منت موافقت و همزبانیت

9. شادی التفات تو کارم تمام کرد

10. بادا بقای عمر تو و زندگانیت

11. ای شاهباز دوری ما از تو لازمست

12. گنجشک را چه زهرهٔ هم آشیانیت

13. جنبیدت این هوس ز کجا ای نهال لطف

14. کی اوفتاد رغبت میوه فشانیت

15. من از کجا و اینهمه نوباوهٔ امید

16. یارب که بر خوری ز درخت جوانیت

17. شاخ گلی کجاست بدین پاک دامنی

18. بیهوده سالها نکنم باغبانیت

19. سد نوبهار را ز تو آبست و رنگ و بو

20. دارد خدا نگاه ز باد خزانیت

21. وحشی پیاله گیر که دیگر حریف تست

22. کز خم به شیشه رفت می شادمانیت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تا صاحب فرزند نگردی، نتوان یافت
* در عالم ایجاد، حقوق پدری را
شعر کامل
صائب تبریزی
* در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
* که با این درد اگر دربند درمانند درمانند
شعر کامل
حافظ
* حسن بالای چو سروش ز خرامیدن و خواب
* طعنه بر قامت شمشاد و صنوبر زده بود
شعر کامل
اوحدی