وحشی بافقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 166

1. المنةلله که شب هجر سر آمد

2. خورشید وصال از افق بخت برآمد

3. سد شکر که زنجیری زندان جدایی

4. از حبس فراق تو سلامت بدرآمد

5. شد نوبت دیدار و زدم کوس بشارت

6. یعنی که دعای سحری کارگر آمد

7. جان بود ز هجر تو مهیای هزیمت

8. این بود که ناگاه ز وصلت خبرآمد

9. بیخود شده بود از شعف وصل تو وحشی

10. زو درگذر ار او به درت دیرتر آمد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* اگر مرگ دادست بیداد چیست
* ز داد این همه بانگ و فریاد چیست
شعر کامل
فردوسی
* آن مه به جانب سفر آهنگ می کند
* صحرا و شهر بر دل ما تنگ می کند
شعر کامل
جامی
* آتشین خوی مرا پاس دل من نیست نیست
* برق عالم سوز را پروای خرمن نیست نیست
شعر کامل
رهی معیری