وحشی بافقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 169

1. بازم غم بیهوده به همخانگی آمد

2. عشق آمد و با نشأهٔ دیوانگی آمد

3. ای عقل همانا که نداری خبر از عشق

4. بگریز که او دشمن فرزانگی آمد

5. خوش باشد اگر کنج غمت هست که این دل

6. با رخنهٔ دیرینه به ویرانگی آمد

7. دارد خبری آن نگه خاص که سویم

8. مخصوص به سد شیوهٔ بیگانگی آمد

9. ای شمع به هر شعله که خواهیش بسوزان

10. مرغ دل وحشی که به پروانگی آمد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دور کن بوی ریا از خود که تا آزاده‌وار
* مسجد و میخانه را محرم شوی چون بوریا
شعر کامل
سنایی
* دل ز قید جسم چون آزاد گردد وا شود
* چون حباب از خود کند قالب تهی دریا شود
شعر کامل
صائب تبریزی
* دوستان دختر رز توبه ز مستوری کرد
* شد سوی محتسب و کار به دستوری کرد
شعر کامل
حافظ