وحشی بافقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 252

1. بست زبان شکوه ام لب به سخن گشادنش

2. عذر عتاب گفتن و وعدهٔ وصل دادنش

3. بود جهان جهان فریب از پی جان مضطرب

4. آمدن و گذشتن و رفتن و ایستادنش

5. ناز دماند از زمین، فتنه فشاند از هوا

6. طرز خرام کردن و پا به زمین نهادنش

7. جذب محبتش کشد، هست بهانه‌ای و بس

8. اینهمه تند گشتن و در پی من فتادنش

9. وحشی اگر چنین بود وضع زمانه بعد ازین

10. وای بر آن که باید از مادر دهر زادنش


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* یک سینه بی داغ محال است گذارد
* این چهره چون لاله ستانی که تو داری
شعر کامل
صائب تبریزی
* تا غنچه به باغ از دهن تنگ تو دم زد
* عطار صبا مشک ختن در دهنش کرد
شعر کامل
فروغی بسطامی
* گر زیر درخت گل باز آنی و بنشینی
* هر باد که برخیزد گل بر سر گل ریزد
شعر کامل
کمال خجندی