وحشی بافقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 273

1. به آنکه بر سرلطفی مکش ز منت خویشم

2. سگ وفای خود و بندهٔ محبت خویشم

3. سزای خدمت شایسته است لطف چه منت

4. ز خدمتم خجل و حقگزار خدمت خویشم

5. عنایت تو به پاداش صبردارم و طاقت

6. به شکر صبر خود و ذکر خیرطاقت خویشم

7. پلنگ خوی غزالی که می‌رمد ز فرشته

8. چگونه ساختمش رام صید قدرت خویشم

9. به کام شیر درون رفتن و به کام رسیدن

10. کراست زهره و یارا غلام جرأت خویشم

11. چه خوش گزیده‌امت از بساط حسن فروشان

12. نه عاشق تو که من عاشق بصیرت خویشم

13. مرا رسد که چو وحشی چنین دلیر درآیم

14. که خوانده لطف تو در سایهٔ حمایت خویشم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* خرمن گل بود و شد از مرگ شاخ زعفران
* صد گلستان بیش ارزد زعفران عاشقان
شعر کامل
مولوی
* بکوبید دهل‌ها و دگر هیچ مگویید
* چه جای دل و عقلست که جان نیز رمیده‌ست
شعر کامل
مولوی
* تو بشکن جوز این تن را بکوب این مغز را درهم
* چرا اندر چراغ عشق چون روغن نمی‌آیی
شعر کامل
مولوی