وحشی بافقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 275

1. این بس که تماشایی بستان تو باشم

2. مرغ سر دیوار گلستان تو باشم

3. کافیست همین بهره‌ام از مائدهٔ وصل

4. کز دور مگس ران سر خوان تو باشم

5. این منصب من بس که چو رخش تو شود زین

6. جاروب کش عرصهٔ جولان تو باشم

7. خواهم که شود دست سراپای وجودم

8. در شغل عنان گیری یکران تو باشم

9. در بزمگه یوسف اگر ره دهدم بخت

10. درآرزوی گوشهٔ زندان تو باشم

11. در تشنگیم طالع بد جان به لب آرد

12. گر خود به سر چشمهٔ حیوان تو باشم

13. من وحشیم و نغمه سرای چمن حسن

14. معذورم اگر مرغ غزلخوان تو باشم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* آنکه پای از سر نخوت ننهادی بر خاک
* عاقبت خاک شد و خلق به او می‌گذرند
شعر کامل
سعدی
* تا به شطرنج نظر با آن دو رخ بردیم دست
* در نخستین دست نقدِ دین و دل در باختیم
شعر کامل
جامی
* ای لال زوصف تو زبانها
* کوته زثنای تو بیانها
شعر کامل
فیض کاشانی