وحشی بافقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 333

1. تغافلها زد اما شد نگاهی عذر خواه من

2. که سد ره گشت بر گرد سر چشمش نگاه من

3. مرا چشم تو افکند از نظر اما نمی‌پرسی

4. که جاسوس نگاه او چه می‌خواهد ز راه من

5. برای حرمت خاک درت این چشم می‌دارم

6. که گرد آلوده هر پایی نگردد سجده گاه من

7. به کشت دیگران چون باری ای ابر حیا خواهم

8. که گاهی قطره‌ای ضایع شود هم بر گیاه من

9. رقیبا پر دلیری بر سر آن کوی و می‌ترسم

10. که تیغی در غلافست این طرف یعنی که آه من

11. کمان شوق پر زور است و تیر انداز دیوانه

12. خدنگی گر نشیند بر کسی نبود گناه من

13. خطر بسیار دارد مدعی خود نیز می‌داند

14. اگر وحشی نیندیشد ز خشم پادشاه من


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دل بیمار شد از دست رفیقان مددی
* تا طبیبش به سر آریم و دوایی بکنیم
شعر کامل
حافظ
* یک دست تو با زلف و دگر دست تو با جام
* یک گوش به چنگی و دگر گوش به نایی
شعر کامل
منوچهری
* حال من خود در نمی‌آید به نطق
* شرح حالم اشک خونین من است
شعر کامل
عطار