وحشی بافقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 351

1. ترسم جنون غالب شود طغیان کند سودای تو

2. طوقم به گردن برنهد عشق جنون فرمای تو

3. می‌آیی و می‌افکند چا کم به جیب عافیت

4. شاخ گلی دامن کشان یعنی قد رعنای تو

5. وقتی نگاهی رسم بود از چشم سنگین دل بتان

6. آن رسم هم منسوخ شد در عهد استغنای تو

7. فرسوده سرها در رهت در هر سری سد آرزو

8. وان آرزوها خاک شد یک یک به زیر پای تو

9. وحشی ببین اندوه دل وز سخت جانی دم مزن

10. کز هم بپاشد کوه را اندوه جان فرسای تو


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دل اگر دیوانه شد دارالشفای صبر هست
* می‌کنم یک هفته‌اش زنجیر و عاقل می‌شود
شعر کامل
وحشی بافقی
* بلاهای سیه را جمع کردند
* ازان زلف پریشان آفریدند
شعر کامل
صائب تبریزی
* خویش من آنست که از عشق زاد
* خوشتر از این خویش و تباریم نیست
شعر کامل
مولوی