وحشی بافقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 353

1. میان مردمانم خوار کردی عزت من کو

2. سگ کوی تو بودم روزگاری حرمت من کو

3. به سد جان می‌خرم گردی که خیزد از سر راهت

4. ندارم قدر خاک راه پیشت ، قیمت من کو

5. به داغم هر زمان دردی فزاید محرم بزمت

6. کسی کو با تو گوید درد و داغ حسرت من کو

7. چو خواهد بی‌گناهی را کشد احوال من پرسد

8. که آن بی‌خانمان پیدا نشد در صحبت من کو

9. مگو در بزم او دایم به عیش و عشرتی وحشی

10. کدامین عیش و عشرت ، مردم از غم ، عشرت من کو


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* سوسن چو زبان داشت فروشد به خموشی
* در سینهٔ او گوهر اسرار نهادند
شعر کامل
عطار
* نسیم در سر گل بشکند کلاله سنبل
* چو از میان چمن بوی آن کلاله برآید
شعر کامل
حافظ
* حسن تو همیشه در فزون باد
* رویت همه ساله لاله گون باد
شعر کامل
حافظ