وحشی بافقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 368

1. ناوکت بر سینهٔ این ناتوان آمد همه

2. آفرین بادا که تیرت بر نشان آمد همه

3. شد نشان تیر بیداد تو جسم لاغرم

4. سد خدنگ انداختی، بر استخوان آمد همه

5. جان و دل کردم نشان پیش خدنگ غمزه‌ات

6. جست تیرت از دل زار و به جان آمد همه

7. جان من گویا نشان تیر بیداد تو بود

8. زانکه بر جان من بی‌خانمان آمد همه

9. بر تن خم گشته وحشی زخمها خوردم از او

10. تیر پرکش کرده زان ابرو کمان آمد همه


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دارم به شاهی دسترس، کاو منبع فیض است و بس
* در سایهٔ بال مگس، شاهین پران پرورد
شعر کامل
فروغی بسطامی
* در صف آزاد مردان کمترست از جوز پوچ
* هر سبک مغزی که از دستار می گوید سخن
شعر کامل
صائب تبریزی
* نظری کن ای ز رویت دل نسترن گشاده
* گذری کن ای ز بویت دم مشک ناب بسته
شعر کامل
خواجوی کرمانی