وحشی بافقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 372

1. آخر ای بیگانه خو ناآشنایی اینهمه

2. تا به این غایت مروت بیوفایی اینهمه

3. جسم و جانم را زهم پیوند بگسستی بس است

4. با ضعیفی همچو من زور آزمایی اینهمه

5. استخوانم سوده شد از روی خویشم شرم باد

6. بر زمین از آرزو رخساره سایی اینهمه

7. هر که بود از وصل شد دلگیر و هجر ما همان

8. نیست ما را طاقت و تاب جدایی اینهمه

9. وحشی این دریوزهٔ دیدار دولت تا به کی

10. عرض خود بردی چه وضعست این گدایی اینهمه


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دل ما به دور رویت ز چمن فراغ دارد
* که چو سرو پایبند است و چو لاله داغ دارد
شعر کامل
حافظ
* زیر شمشیر حوادث پای بر جاییم ما
* رو نمی تابیم از سیلاب، دریابیم ما
شعر کامل
صائب تبریزی
* مهر جمالش از دلِ ویرانه کی شود
* سودای شمع از سیر پروانه کی شود
شعر کامل
جامی