وحشی بافقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 385

1. چه دیدی ای که هرگز بد نبینی

2. که سوی مبتلای خود نبینی

3. عفا ک اله مرا کشتی و رفتی

4. نکو رفتی الاهی بد نبینی

5. مجو پایان دریای محبت

6. که گردی غرق و آنرا حد نبینی

7. ز مقصودم بر آوردی رقیبا

8. الاهی ره سوی مقصد نبینی

9. چه طور بد ز من دیدی که سویم

10. به آن طوری که می‌باید نبینی

11. منم وحشی همین مردود بزمش

12. به پیشش دیگران را بد نبینی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گرم عذاب نمایی به داغ و درد جدایی
* شکنجه صبر ندارم بریز خونم و رستی
شعر کامل
سعدی
* از اتفاق چه خوشتر بود میان دو دوست
* درون پیرهنی چون دو مغز یک بادام
شعر کامل
سعدی
* پیری و جوانی پی هم چون شب و روزند
* ما شب شد و روز آمد و بیدار نگشتیم
شعر کامل
سعدی