وحشی بافقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 81

1. سوز تب فراق تو درمان پذیر نیست

2. تا زنده‌ام چو شمع ازینم گزیر نیست

3. هر درد را که می‌نگری هست چاره‌ای

4. درد محبت است که درمان پذیر نیست

5. هیچ از دل رمیده ما کس نشان نداد

6. پیدا نشد عجب که به دامی اسیر نیست

7. بر من کمان مکش، که از آن غمزه‌ام هلاک

8. بازو مساز رنجه که حاجت به تیر نیست

9. رفتی و از فراق تو از پا درآمدم

10. باز آ که جز تو هیچکسم دستگیر نیست

11. سهلست اگر گهی گذرد در ضمیر تو

12. وحشی که جز تو هیچکسش در ضمیر نیست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ز مستی های شوق آن بلبل شوریده احوالم
* که نشناسد اگر صد بار بیند آشیانش را
شعر کامل
نظیری نیشابوری
* بی عمر زنده‌ام من و این بس عجب مدار
* روز فراق را که نهد در شمار عمر
شعر کامل
حافظ
* گر کسی گفت که چون قد تو شمشادی نیست
* اگر آن قامت و بالاست بگو راست که نیست
شعر کامل
خواجوی کرمانی