وحشی بافقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 86

1. یک التفات ز فرماندهان نازم نیست

2. ز دور رخصت یک سجدهٔ نیازم نیست

3. منه به گوشهٔ طاق بلند استغنا

4. کلید وصل ، که دستی چنان درازم نیست

5. خلاف عادت پروانه خواهد از من شمع

6. و گرنه ز آتش سوزنده احترازم نیست

7. مرا به کنگرهٔ وصل او صلا مزنید

8. که آن پری که شما دیده‌اید بازم نیست

9. حدیث ترک وفا گو زبان به صرفه بگو

10. که اعتماد بر این صبر حیله سازم نیست

11. صلاح کار در انکار عشق بینم لیک

12. تحملی که بود پرده پوش رازم نیست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* سینه از آتش دل در غم جانانه بسوخت
* آتشی بود در این خانه که کاشانه بسوخت
شعر کامل
حافظ
* ز اول هستی آوردم قفای نیستی خوردم
* کنون امید بخشایش همی‌دارم که مسکینم
شعر کامل
سعدی
* تو را ز کنگره عرش می‌زنند صفیر
* ندانمت که در این دامگه چه افتادست
شعر کامل
حافظ