وحشی بافقی_دیوانقطعه ها (فهرست)

شمارهٔ 6 - وحشی بی‌خانمان

1. ای پیش همت تو متاع سرای دهر

2. بی قدرتر از آنکه توان رایگان فروخت

3. جایی که کمترین نفرت بار خود گشود

4. یک جنس خود به مایهٔ سد بحر و کان فروخت

5. هندوی تو گهی که برون آمد از حجاز

6. از بهر عشر حاصل هندوستان فروخت

7. آگه نیی که از پی وجه معاش خویش

8. هر چیز داشت وحشی بی خانمان فروخت

9. چیزی که از بلاد عراق آمدش به دست

10. آورد و در دیار جرون در زمان فروخت

11. از بهر وجه آب وضو اندر این دیار

12. سجاده کرد در گرو و طیلسان فروخت

13. دارد کنون فروختنی آبروی و بس

14. وان جنس نیست اینکه به هر کس توان فروخت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تو آن درخت گلی کاعتدال قامت تو
* ببرد قیمت سرو بلندبالا را
شعر کامل
سعدی
* باد بهار می‌وزد از گلستان شاه
* و از ژاله باده در قدح لاله می‌رود
شعر کامل
حافظ
* امروز شهر ما را صد رونق‌ست و جانست
* زیرا که شاه خوبان امروز در میانست
شعر کامل
مولوی