ظهیر فاریابی_دیوانقطعه ها (فهرست)

شمارهٔ 68

1. سر ملوک جهان فخر دین تو آن شاهی

2. که ماه و مهر ز رای تو می برند شعاع

3. تویی که همت تو سر بدان فرو نارد

4. که با فلک بودش ملک کاینات مشاع

5. خدایگانا دانی که در ممالک تو

6. مرا نه باغ و سراسیت و نه عقار و ضیاع

7. چه واجب است که تا حشر همچنین باشد

8. به مجلس تو مرا لذت شراب و سماع

9. چنین خوش است که این آستانه را دو در است

10. یکی به کوی سلام و یکی به راه وداع

11. به طوع و رغبت خویش آمده به حضرت تو

12. رواست گر ببرم بی اجازت تو صداع

13. بر هر کجا که روم پادشاه نفس خودم

14. به علم و عقل توانگر به صبر و حلم شجاع

15. جنایتی نه که بی رسمیی کند شحنه

16. بضاعتی نه که دردسری دهد بیاع

17. من از زمین و زمان فارغم بحمدالله

18. نه رغبتی است به مال و نه حاجتی به متاع

19. ز خدمت تو یکی دستبوس نقد مرا

20. به از هزار برات و حوالت و اقطاع


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* سیب را بو کرد موسی جان بداد
* بازجو آن بو ز سیبستان کیست
شعر کامل
مولوی
* در گشاد کار خود مشکل گشایان عاجزند
* شانه نتواند گشودن طره شمشاد را
شعر کامل
صائب تبریزی
* آن سفرکرده کش از ما دل گرفت
* جان فدایش هر کجا منزل گرفت
شعر کامل
جامی