ظهیر فاریابی_دیوانقطعه ها (فهرست)

شمارهٔ 86

1. خدایگانا معلوم رای روشن توست

2. خلوص بندگی و شرط نیک خواهی من

3. نه آن کسم که مرا آن محل و مرتبه هست

4. که کار ملک نکو نگردد از تباهی من

5. من آن گدای سخن پیشه ام که وقت مدیح

6. زنند خوش سخنان لاف پادشاهی من

7. به جان مدح توام زنده و ز روی قیاس

8. سجلّ مدح تو را در خورد گواهی من

9. چو شب سیاهم ز اندوه و چشم می دارم

10. که صبح عدل تو زایل کند سیاهی من

11. روا مدار که عاجز شوند ماهی و مرغ

12. بر اشک گرم و دم سرد صبحگاهی من

13. دهان به روزه و لب بر ثنای تو مپسند

14. ز دیده تر شده رخسارهای کاهی من

15. مرا بخوان و گناهی مدان که معلومست

16. همه جهان را احوال بی گناهی من


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به من چندان گناه از بدگمانی می‌کند نسبت
* که منهم در گمان افتاده پندارم گنه کارم
شعر کامل
محتشم کاشانی
* ملامتم نکند هر که معرفت دارد
* که عشق می‌بستاند ز دست عقل زمام
شعر کامل
سعدی
* گر چه لبم نامه سربسته ای است
* نامه واکرده بود رنگ من
شعر کامل
صائب تبریزی