اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1004

1. دور از درت به تیغ نه از بهر جان شدم

2. اندیشه از ملال تو کردم از آن شدم

3. پایم ندید رفتن ازان در چو راندی ام

4. گویی گداختم همه تن تا روان شدم

5. بس در پی وصال تو میگشتم و نشد

6. اکنون تو دست گیر که من ناتوان شدم

7. چندان براهت آمده ام دمبدم که دی

8. میآمدی تو من ز خجالت نهان شدم

9. دیدم هلاک خویش چو اهلی بچشم خویش

10. اول نظر که صید تو نا مهربان شدم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* حدیث عقل در ایام پادشاهی عشق
* چنان شدست که فرمان عامل معزول
شعر کامل
سعدی
* از آستان پیر مغان سر چرا کشیم
* دولت در آن سرا و گشایش در آن در است
شعر کامل
حافظ
* امروز بسی پیش تو خوارند و پس از مرگ
* بر خاک شهیدان تو خار است علامت
شعر کامل
هاتف اصفهانی