اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1079

1. چو شمع بیتو همه آه سوزناک شدم

2. گداختم ز غمت سوختم هلاک شدم

3. تو سرو نازی و من آن گیا که در قدمت

4. ز خاک رستم و هم در ره تو خاک شدم

5. ز بسکه سینه بناخن همی کنم از غم

6. ز چاک خرقه نگه کن که سینه چاک شدم

7. از آن شدست دلم جلوه گاه صورت تو

8. که همچو آینه از گرد تیره پاک شدم

9. بجز هلاک چو اهلی دوا ندارم هیچ

10. ز بسکه از غم عشق تو دردناک شدم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بلعجب دردی است درد عشق جانان کاندرو
* دردم افزون می‌شود چندان که درمان می‌کنم
شعر کامل
عطار
* آن خط عنبرشکن بر برگ گل دانی چراست
* نافه مشکست کاندر جیب نسرین کرده‌اند
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* محتسب نمی‌داند این قدر که صوفی را
* جنس خانگی باشد همچو لعل رمانی
شعر کامل
حافظ